کد مطلب:94472 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

خطبه 055-در وصف اصحاب رسول












[صفحه 170]

وه كه چه زشت، نام جنگ را به ننگ و سستی آلوده اید! در بدو اسلام، ما، در كنار فرستاده خدا (كه درود بی پایان بر او باد) بودیم. پدران و پسران و برادران و عموهای خود را بی دریغ از دم تیغ می گذراندیم. این خون و خونریزی جز بر ایمان ما نمی افزود ثبات قدم و شكیبائی ما، در تحمل زجر و درد توان فرسا، و تلاش و كوشش در كار پیكار با دشمنان، هر لحظه رو به فزونی بود. تنی از ما، و تنی از خصم، بسان دو شیر ژیان در هم می آویختند و بی رحمانه بصد جان یكدیگر می كردند. این نبردها چنان سرسختانه، دوام می یافت تا اینكه یكی جام مرگ را در كام دیگری فرو می ریخت زمانی پیروزمندی، و گاهی شرمندگی نصیب ما بود. آنگاه پروردگار بزرگ چون ثبات ایمان، و عشق جاویدان خدائی را درون ما دید، خواری را بر دشمن، و یاری را بر ما، راده فرمود. تا اینكه سرانجام درخت تناور و با شكوه اسلام در اعماق دلها ریشه گرفت و جائی بس عزیز در جانها یافت به خدا سوگند، اگر ما نیز چون شما، تا بدین پایه سست و خموده بودیم، بی شك ستونی از این كیش و آئین بزرگ بر پا نمی شد، و درخت تناور اسلام بار و بری نمی یافت آری، به خدا سوگند، با چنین شیوه ناپسند كه شما اینك دارید،

از سینه مام گیتی، بجای شیر گوارا، خون خواهید دوشید، و چه پشیمانی ها كه بدنبال خواهد داشت


صفحه 170.